این نمودار شاید توضیحی باشد که چرا انقلاب اسلامی ۵۷ را باید بیشتر انقلابی با شاخصه های فرهنگی دانست تا اقتصادی.
نگاه واقعبینانه به موفقیتها و عدم موفقیتهای پس از انقلاب اسلامی میتواند راهگشای سالهای پیشرو باشد و این روزها را فرصتی میدانم تا در موضوع دستاوردها و ناکامیابیهای پس از انقلاب گفتگو شود.
شاخصهای طرح شده در این نمودار بدین شرح است:
۱. شاخص امید به زندگی: نشان میدهد متوسط طول عمر در یک جامعه به چه میزانی است یا به عبارت دیگر هر عضوی از آن جامعه چند سال میتواند توقع حیات داشته باشد. هر چه شاخصهای بهداشتی و همچنین درمانی بهبود یابد امید به زندگی افزایش خواهد یافت و از این رو، این شاخص یکی از شاخصهای سنجش پیشرفت و عقب ماندگی کشورهاست.
۲. شاخص باسوادی: نسبت باسوادی به عنوان يکی از شاخص های سنجش ميزان توسعه يافتگی، از حاصل تقسيم تعداد افراد باسواد يک منطقه بر تعداد جمعيت ساکن در آن به دست میآيد.
۳. شاخص فارغ التحصیلان آموزشعالی: امروزه نیروی انسانی متخصص و ماهر مهمترین عنصر توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها محسوب می شود. نقش سرمایه انسانی یک کشور در میزان رشد و توسعه اقتصادی آن اهمیتی بیش از گذشته یافته است، بنابراین سرمایه گذاری در آموزش عالی یکی از اساسی ترین راه ها برای دستیابی به توسعه اقتصادی ـ اجتماعی محسوب می شود.
۴. شاخص تراکم خانوار در واحد مسکونی: بعنوان یکی از مهمترین شاخص های کمی بخش مسکن، نشان دهنده ی تعداد خانوار موجود در مقابل هر واحد مسکونی است که از تقسیم تعداد خانوار بر تعداد واحد مسکونی کشور بدست می آید. میزان تراکم خانوار در واحد مسکونی طی سالهای ۱۳۵۵ الی ۱۳۹۵ دارای روند نزولی از ۱.۲۷ به ۱.۰۴ بوده است. کاهش میزان این شاخص به نزدیک یک به مفهوم وجود داشتن و ساکن شدن هر خانوار در یک واحد مسکونی است. (خانه های خالی مورد محاسبه قرار نگرفته است)
۵.شاخص استحکام بنا: شاخص استحکام و دوام بنا بعنوان یکی از مهمترین شاخصهای کیفی بخش مسکن به منظور سنجش کیفیت پایداری واحد مسکونی است. این شاخص از نسبت واحدهای مسکونی دارای اسکلت و استحکام مناسب (اسکلت فلزی و بتونی) به دیگر واحدهای مسکونی بدست میآید که نشاندهنده نسبت ساختمانهای بادوام به بیدوام است.
۶. شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP): بهعنوان مهمترين شاخص عملكرد اقتصادي در تجزيه و تحليلها در نظر گرفته میشود، زیرا بسیاری از دیگر شاخص های کلان اقتصادی در آن مستتراند. درواقع كل ارزش ريالي محصولات نهایی توليدشده توسط واحدهاي اقتصادي مقيم كشور در دوره زماني معين (سالانه يا فصلي) و یا به عبارتی جمع ارزشهاي افزوده جديد ايجاد شده در هر مرحله از فرایند تولید را توليد ناخالص داخلي به قیمت جاری مينامند و به فرايند حذف اثر تغييرات قيمت محصولات(تورم) از نتايج محاسبات ملي، محاسبات به قيمتهاي ثابت ميگويند که در اینجا برای تحلیل داده ها از قیمتهای ثابت بهره گرفته شده است. در پایان سرانه تولید ناخالص داخلی در حقیقت مفهوم بسیار ساده ای است؛ یعنی سهم هر نفر از شاخص GDP.
*معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی
نظر شما